نگاهی به ده فیلم سینمایی نا امید کننده قرن
فیلمهایی هستند که از نظر کیفیت یا فرم سینمایی ضعیف عمل میکنند، فیلمهایی هم هستند که شاید از نظر سینمایی به سلیقهی ما نخورند، ولی در این مطلب ما به فیلمهایی پرداختیم که بهسادگی ما را نامید کردهاند. این ناامیدیها و ناکامیها همه میتوانند دلایل متفاوتی داشته باشند. به عنوان مثال، قبل از اکران فیلم، خبرهای هیجانانگیزی از فیلم به دستمان میرسد و با تریلرهای پر زرقوبرق و جذابش، ما را برای دیدن فیلم مشتاق میکند. اما پس از اینکه فیلم را تماشا میکنیم، میبینیم که حتی به اندازه تریلر هم ما را راضی نکرده و بهشدت از فیلم و انتظاری که برایش کشیدهایم سرخورده میشویم.
۱۰: Warcraft
این فیلم روح گیمرها را شخصا زخمی کرده احتمالا همهی شما وارکرفت را بازی کردهاید و میدانید که چه بازی فوقالعادهای است. نوستالژیک و فوقالعاده جذاب. متاسفانه این مورد هم مانند فیلمهای دیگری که از ویدیوگیمها اقتباس سینمایی کردهاند ناامیدکننده و ضعیف عمل کرد. نمیدانم این طلسمی که به جان این اقتباسهای سینمایی افتاده دقیقا چیست. یک فیلم موفق اقتباسی از ویدیوگیم حتی وجود ندارد که آن را ببینیم و لذت ببریم. جهان وارکرفت، جهانی رنگارنگ و متنوع است.
۹: X-Men: The Last Stand
ایکس من از آن فرنچایزهاست که فراز و نشیبهای خودش را داشته است. هرگز نمیشود پیشبینی کرد که قسمت بعدی فرنچایز ایکس من، فیلم خوبی میشود یا نه. از بدیهای این فیلم تجمع زیاد کاراکترهای فیلمه که کارگردان اصلا کنترلی روی هیچ کدامشان ندارد و معلوم نیست دقیقا با چه چیزی طرف هستیم.
۸: Zoolander 2
در این فیلم قرار است ما شخصیت محبوب دریک را بعد از ۱۵ سال دوباره ببینیم. قسمت قبلی فیلم جدا از خوب یا بد بودنش بسیار سروصدا به پا کرد و به کمدی موفقی تبدیل شد و بدبختانه همین مورد انتظارات طرفدارها را بالا برد. با وجود کامِئوهایی که فیلم داشت – مخصوصا بندیکت کامبرپچ – اما باز هم فیلم اون چیزی که قرار بود بشود نشد. یک سری از سکانسهای فیلم کاملا احمقانه ساخته شدهاند.
۷: The Mummy
مومیایی اولین فیلم مجموعه دارکیونیورس محسوب میشود. پس وای به حال این مجموعه که بخواهد با این فیلم دنیای سینماییاش را آغاز کند. حضور تام کروز هم به فیلم یاریای نرساند، کروزی که در انتخاب فیلمهای اکشنش بسیار وسواسی عمل میکند. فیلم مومیایی عملا نقطه شروعش را به عنوان یک مجموعه نمیشناسد. سکانسهای اکشن فیلم خوب و حرفهای است ولی داستان فیلم و ریکردش کلیشهای جلوه میکند.
۶: The Hangover part 2
خماری با قسمت اولش توانست خودش را در دل تماشاگرها باز کند. یک کمدی لاسوگاسی که آدم را یاد کازینوی مارتین اسکورسیزی میاندازد. ولی اگر شما به داستان و ایدهی فیلم نگاه کنید میبینید که نیازمند دنباله نیست و تا حدودی تبدیل به تکرار مکررات میشود. سه نفر در یک شب جوری به فضا میروند که فردای آن روز در یک جهنم وسط لاسوگاس بیدار میشوند و هیچی هم از شب قبل یادشان نمیآید. قسمت دوم هم همین داستان را دوباره تکرار میکند و قسمت سوم هم که کلا از دور خارج میشود و داستان اصلی خودش را هم از یاد میبرد.
۵:Green Lantern
انگار هر لیستی از فیلمهای بد یا شکستخورده یا ناامیدکننده ببینیم، آخر باید اسم گرینلنترن را هم در آنجا مشاهده کنیم. به توضیح هم نیازی نیست.شما تنها به ده دقیقه از فیلم بنگرید. دیگر همهچیز دستتان میآید. گرین لنترن یکی از محبوبترین سوپرهیروهای دیسی محسوب میشود. طرفدارهای این سوپرهیرو با دیدن این فیلم بدجور ناامید و مایوس شدند. یک فیلم پر از جلوههای ویژه آبکی و با داستان آبکیتر که در نهایت هیچکس را راضی نمیکند
۴:Fantastic Beasts: The Crimes of Grindelwald
قسمت پیشین جانوران شگفت انگیز با پایانی نسبتا شوکهآور تموم میشود که طرفداران سینهچاک هری پاتر را برای قسمت بعد کنجکاو میکند. یکی از این موارد حضور کوتاه و مهم جانی دپ در پایان فیلم بود که نشان داد نقش بسیار مهمی در قسمتهای بعدی مجموعه دارد. همچنین، خبر حضور دامبلدورِ جوان در قسمت بعدی انتظارات را بالا برد و دیگر طرفداران مطمئن شدند که قرار است فیلم بزرگی ببینند.
۳:The Dark Tower
از مشهورترین اثرات استیفن کینگ که دیگر همهمان میدانیم که این آدم چقدر در سینمای هالیوود نقش داشته است. اغلب فیلمهای هالیوودی که در گیشه هم موفق بودند از کتابهای کینگ اقتباس کردند یا الهام گرفتند. ولی این فیلم با وجود متیو مککانهی باز هم تبدیل به یکی از ناامیدکنندهترین فیلمهای قرن شد.
۲:RoboCop
اگر روبوکاپ کلاسیک را یادتان باشد، آن فیلم تنها یک فیلم اکشن با صحنههای انفجار و جلوههای ویژه دهنپرکن نبود، فیلمی که پل وِرهوفِن ساخته بود یک تصویر آیندهنگر را از جامعه آمریکا نشان میداد و در کل یک فیلم پر از جذابیت و نکته های جالب بود. اکنون نسخهی مدرن فیلم را نگاه میکنیم که مملو از صحنه های اکشن خوشساخت و باکیفیته ولی داستان و نگرش پشت فیلم حتی نزدیک به فیلم اصلی ورهوفن نمیشود. این اقتباس بخش مهمی از نسخه کلاسیک را حذف کرده و به سراغ هدف خودش رفته که بسیار سطحی و ضعیف جلوه میکند.
قبل از انتخاب اولین فیلم، به سراغ برخی فیلمهای دیگر میرویم که میتوانستند در این فهرست قرار گیرند:
Vanilla Sky ۲۰۰۱
Southland Tales ۲۰۰۶
Tomorrowland ۲۰۱۵
Independence Day: Resurgence ۲۰۱۶
۱: Justice League
بعد از اتفاق ناگواری که برای زک اسنایدر افتاد، جاس ویدون کارگردانی فیلم را بر عهده گرفت. تا به امروز هم دعوا بر سر این است که فیلم به اسنایدر تعلق دارد یا ویدون؟ طرفداران پشت سرهم هشتگ میزنند که نسخه اسنایدر رو منتشر کنید. که البته این کار جواب هم داد و نسخه اسنایدر قرار است در اچبیاو مکس منتشر شود.