کلیپ غمگین فوت خواهر عزیز
حال و هوای مستی ام از سر پرانده و رفت
پیمانه را زمین زدو پیشم نمانده و رفت
پروانه شد به روزنه ی در نگاه کرد
روح از عذاب پیله ی دنیا رهاند و رفت
هرچند غنچه بود و نگاهش پر از غزل …
با برگ های یخ زده مرثیه خواند و رفت
می گفت زندگی نفسش را بریدِه است
از پیش و روی خویش مرا نیز راند و رفت
مثل اسیر مانده ِ درون ِ سیاهچال
مهتاب را به روزنه ی در رساندو رفت
لبخند زد به دور و بر خویش ناگهان…
غمهای روی شانه ی خود را تکاندو رفت
زیبا ترین ستاره ی خوش