کمیک موشن آب هرگز نمیمیرد
وقتی به فرودگاه جده رسیدیم، اول آنگونه که سفارش کرده بودند، میان جماعت بُر خوردیم. همانطور بود که بچههای تجربهدار گفته بودند، سالن بیشتر از زائران، از مأموران سعودی پر بود و چشم آنها دنبال جوانهای ریشدار مشکوک میگشت تا به هر بهانهای آنها را از جمع جدا کنند.
در همان بدو ورود، ساک را روی چرخ میکشیدم. دلدل میکردم و زیرلب دعا میکردم که خدایا کمکم کن تا این عکسها را به زائران سایر کشورها برسانم …